گفتگو با کارگردان مسافری به هیچ

ارسال در سینما و تئاتر

سعيد شيشه مصرف مي كند، قرار ازدواجش با نامزدش به هم خورده است و التماس هاي سعيد هم نمي تواند خانواده نامزدش را راضي كند.از شدت ناراحتي دوباره شيشه مصرف مي كند و دچار توهم مي شود و سرانجام خانواده به اين نتيجه مي رسند كه پسرشان را به دست كانون بازپروري بسپارند. از قضا اين كانون از آن دست كمپ هاي غير مجاز است كه براي رها كردن معتاد از دام اعتياد دست به آزار و اذيت او مي زنند. سعيد به هر مشقتي پاك مي شود و از آن مركز بيرون مي آيد اما سوالاتي توي ذهنش مانده است كه بايد پاسخش را پيدا كند و توي همين گير و دار با كمپي ديگر آشنا مي شود كه رفتارهايي حساب شده، قانونمند و انساني دارند...

 

 اين خلاصه مستند داستاني "مسافري به هيچ " است كه چند شماره پيش به معرفي عوامل آن پرداختيم و نوشتيم كه اين فيلم پنجاه و چند دقيقه اي به همت هنرمندان همشهري مان در انجمن سينماي جوان ساخته شده است و به زودي در كلوپ ها به فروش مي رسد. در اين شماره به سراغ مجيد گلرضايي كارگردان اين كار رفتيم تا از هدفش براي ساختن اين فيلم بپرسيم.

 

شما يك پزشك هستيد چه شد كه به عرصه هنر آن هم فيلم سازي رو آورديد؟

از كودكي به اين رشته علاقمند بودم. استاديو فام مي رفتم، داستان مي نوشتم و شعر مي سرودم اما از آنجا كه معتقدم علاقه حتي در 60 سالگي هم آدم را به سمت و سوي خودش مي كشاند در حالي كه تصميم داشتم براي تخصص درس بخوانم اما در مقطعي تصميم گرفتم  نيرو و انگيزه ام را صرف كاري كنم كه از كودكي به آن علاقه داشته ام و اين شد كه با راهنمايي همكلاسي قديمي ام اصغر فرهادي در دوره يك ساله فيلم سازي انجمن سينماي جوان ثبت نام كردم.

 

چرا در اولين تجربه فيلم سازي موضوع اعتياد توجه شما را جلب كرد؟

از وقتي كه به طور تخصصي وارد عرصه كار در زمينه ترك اعتياد شدم و در كمپ ها با معتاد و اعتياد بيشتر آشنا شدم دنبال ابزاري مي گشتم كه بتوانم حرف هايي را به خيلي ها بزنم. كم پيش مي آيد يك معتاد شعر بخواند اما احتمال دارد كه پاي يك فيلم بنشيند. از طرفي قصد داشتم به افراد سالم هم هشدارهايي بدهم.

 

در اين زمينه چه حرف هايي براي گفتن داريد؟

مصرف شيشه در كشور خيلي بالا رفته به حدي كه مثل سيگار در كنار مواد ديگر مصرف مي شود در صورتي كه اين ماده يك زماني فقط مخصوص مصرف مرفهين بود. مصرف شيشه بخش هايي از مغز را از بين مي برد براي همين است كه شخص پس از رهايي دچار تيك يا هذيان گويي و ... مي شود. از طرفي ديگر بعضي كمپ هاي غير مجاز در حال فعاليت هستند كه براي رهايي دادن معتاد از روش هاي نادرست استفاده مي كنند. من در اين فيلم هر دو كمپ مجاز و غير مجاز را به تصوير كشيده ام براي هشدار به خانواده هاي معتاداني كه قصد معرفي معتاد به اين مراكز را دارند تا در انتخاب كمپ دقيق عمل كنند. اين را هم اضافه كنم كه شيشه ماده اي نيست كه قابل تجربه باشد يعني متاسفانه اينقدر كشش دارد كه با يك بار مصرف شخص را معتاد مي كند.

 

در مدت زمان ساخت اين فيلم با مشكلي مواجه نشديد؟

نه همه چيز خوب پيش رفت و بعضي بخش هاي فيلم در خيابان باغبان و شهرك منظريه كار شد. تنها مانعي كه با آن مواجه شديم اين بود كه ما از نيروي انتظامي تقاضاي يك دستگاه الگانس، 10 سرباز و 10 اسلحه براي يك صبح تا ظهرداشتيم ولي متاسفانه پس از حدود 20 روز نامه نگاري و اين طرف آن طرف رفتن، نيروي انتظامي شهرستان گفت پس از تاييد  فيلم نامه توسط حراست اين اداره بايد مبلغ 700 هزار تومان به حسابشان بريزيم. ما هم ناچار فيلم نامه را تغيير داديم و آمبولانس و پرسنل درماني را جايگزين كرديم اما براي ساخت فيلم بعدي به همكاري برادران انتظامي نياز دارم و همين جا از ايشان تقاضاي همكاري مي نمايم.

 

مجوز فروش در كلوپ را گرفتيد؟

بله فعلا مجوز استاني گرفته ايم و دنبال كسب مجوز براي فروش در كلوپ هاي سراسر كشور هستيم