خدمات یک جانباز از زبان خودش

ارسال در صنعت و عمران

اینجانب علی فخاری، جانباز €“ شب جمعه در مراسم چهلمین درگذشت پدر دو شهید حاج حسین فخاری و هفته حاج علی احمدی شرکت نمودم. در این مراسم به این جانب 15 دقیقه وقت دادند که در رابطه با مسائل اسفریز صحبت کنم.
در این مراسم بنده صادقانه اعلام کردم که من هیچ نبودم و نخواهم بود. آن چه باعث اعتبار من در این جامعه شده است انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس بوده است و من در طول دفاع مقدس جانباز 70 درصد قطع نخاع شدم.
ما در عملیات خیبر در جزیره مجنون بودیم و به صورت هلی برد پشت دشمن قرار گرفتیم و در سه شبانه روز همه جزیره را گرفتیم، اما روز سوم با پاتک های شدید دشمن که از زمین و هوا بر ما وارد می شد، مواجه شدیم. بنده در ساعت 11 صبح تیر خوردم و قطع نخاع شدم و هیچ گونه امکاناتی که ما را به عقب منطقه بیاورد، وجود نداشت. ما تا ساعت 10 شب در همان جا ماندیم و بعد یک نفر از نیروها اعلام کرد ما 8 نفر که سالم هستیم باید با هم به عقب برگردیم.
ولی یک نفر دیگر گفت ما عزیزتر از این ها نیستیم، در نتیجه آن 8 نفر پیش ما ماندند و بعد نیروهای کمکی آمدند و خط را گرفتند. اذان صبح بود که یک نفر به نام علی جولایی که راننده لودر بود و شب جلو رفته بود و خاک ریز زده بود که دو سال با هم، هم رزم بودیم خبردار شد که بنده زخمی شدم و امکاناتی وجود ندارد که من را به عقب برگردانند و در نهایت من را در لودر گذاشتند در حالی که بی هوش بودم و پس از چهار روز در بیمارستان اهواز به هوش آمدم.
وقتی که فهمیدم جانباز شدم و خداوند نمی خواست که به شهادت برسم به خاطر شهدا تصمیم گرفتم فعالیت کنم از جمله فرهنگی و عمرانی.اولا جاده 16 متری اسفریز به خیابان 17 شهریور را آزادسازی کردیم و 16 متر شد.
دوما مجتمع فرهنگی باقر العلوم با زیربنای 3300 متر در دو طبقه با کمک دوستان بنا کردیم که زمین آن رایگان بود. این مجتمع دارای 500 متر کتابخانه، 500 متر سالن اجتماعات و 12 کلاس 60 متری می باشد که در این کلاس ها 800 دانش آموز مشغول تحصیل هستند. سوما قرض الحسنه باقر العلوم را بنا کردیم.
چهارما زمین آسایشگاه که 5000 متر می باشد و همچنین 60 پلاک زمین مربوط به جانبازان و خانواده شهدا را تصاحب نمودیم و پیگیر ساخت آن شدیم.
پنجما مجموعه ورزشی ایثار به متراژ 5500 متر زمین که آن رایگان است و سالن ورزشی و خوابگاه در حال ساخت می باشند که این مجموعه در مرحله فنداسیون و ستون می باشد.
ششما به مدت 10 سال است که مسؤول هیات جانبازان و معلولین می باشم. من و 150 نفر از معلولین بهزیستی در قالب 7 تیم ورزشی فعالیت می کنیم، که قهرمانی های جهانی، کشوری و استانی زیادی را به دست آوردیم.
هفتما فعالیت آزادسازی 16 متری اسفریز به دستگرد انجام شد که در این طرح حدودا 25 نفر زمین و دیوار خود را در اختیار شهرداری گذاشتند که این کار بدون توافق با شهردار انجام گرفت و آسفالت آن کامل گردید.
هشتما آسفالت جاده پلارت را هم تکمیل کردیم.
بنده در سخنرانی به مردم اعلام کردم که فقط به خاطر رضای خدا و به خاطر مردم محل کار کردم و می خواهم ان شاء ا... با کمک شما دو کار مهم دیگر را عملی کنیم، یک تکمیل جاده 16 متری به خوشاب و دو ساخت سالن ورزشی و هم چنین عرض کردم اگر خداوند به من هزار سال عمر می داد و سالم بودم به اندازه 33 سال که جانباز شدم، توفیق خدمت کردن به مردم را نداشتم که از این بابت خدا را شاکرم که به من لطف داشته است و کارهای بزرگی انجام دادم.
و همچنین در سخنرانی عرض کردم که از ابتدای انقلاب تا کنون مسؤولین شهر از جمله فرماندار، شهردار، شورای شهر و نماینده مردم به این شکل با هم، هم پیمان نبودند و اکنون که با هم دیگر هم پیمان شدیم، کارهای زیادی را برای این شهر انجام دادیم و هنوز هم این مشارکت ادامه دارد، که جا دارد از همه این عزیزان کمال تشکر را به عمل آورم.
ما جانبازان 70 درصد آسایشگاه امام حسین از شورای شهر و شهردار محترم آقای حاج حیدری در خواست ملاقات نمودیم، در این ملاقات ما از شهردار پرسیدیم که فعالیت شما چگونه بوده است و ایشان جواب دادند، قبلا کارهای شهرداری به دست پیمان کاران بود که تومان را ده تومان از ما می گرفتند و وظیفه شان را به خوبی انجام نمی دادند، اما هم اکنون تمام قراردادهای پیمان کاری لغو شده و از نیروی بالقوه خود شهرداری و امکانات شهرداری کارها را شروع کردیم و تومان را 7 ریال تمام کردیم و با کمک مردم کارها به خوبی پیش می رود.
ما جانبازان شاهد این فعالیت ها می باشیم که بیش از 30 جا در شهر در حال ساخت و ساز می باشند.
خداوند ان شاء ا... با دعای خیر مردم کمکشان کند تا بتوانند کارهای بیشتری انجام دهند.