منیژه مختاری
نام: منیژه مختاری
توی خیابان که را ه میرود، پارک که میرود برای هواخوری، از کنار هر مغازهای که رد میشود؛ تمام وجودش میشود دو تا چشم تا هر آنچه را که به چشم دیگران دور ریختنی میآید بردارد و ببرد و بگذارد قاطی بقیهی وسايل توی اتاقش و شب که همه میخوابند بنشیند فکر کند و بعد با هستههای هندوانهای که عصر خورده است یک گردنبند درست کند که تو وقتی میبینی فکر کنی یک جور کار چوبی ظریف است.
پیرمرد نخ فروش میدان امام گفته است که منیژه به خوبی یک استادکار قالی، نخ انتخاب میکند. انگشتر توی دستش، تکهدوزیهای روی شلوارش، نقاشیهای روی مانتو و کیف روی شانهاش همه و همه کار دستان هنرمندش است و از همه جالبتر اینکه منیژه چند سال است برای خودش از بازار کیف نخریده است و هی خودش برای خودش کیف درست کرده و کتابها را ریخته است توی کیف و رفته است دانشگاه و توی دانشگاه تنها دانشجوئی است که خودکفاست و از خودکفائی رسیده است به تولید انبوه برای همهی مشتریانی که توی اتوبوس، مهمانی ودانشگاه کارهایش را پسندیدهاند و سفارش دادهاند و او شال سفارشی مشتری را که تحویل میداده یک دستبندِ ستِ شال هم به عنوان اشانتیون تقدیمش کرده است و مشتری دوباره یک انگشتر سرِ دستبند سفارش داده تا منیژه برسد به آنجا که خرج دانشگاهش را خودش دربیاورد و به آرزوی دیرینهاش که دوست داشت استقلال مالی داشته باشد، برسد.
همیشه دنبال این بوده است که با کمترین سرمایه بیشترین سود را به دست آورد برای همین، آن چیزهائی که با مواد دورریز نجاریها و ابزار فروشیها و .. ..درست کرده راضیترش میکند اما خوب فهمیده است که رمز جلب مشتری این است که جنسی که تحویلش میدهد زود خراب نشود .
با وجودی که شبها خواب ندارد و آرامش و سکوتِ شبهایِ اتاقش را برای کار انتخاب کرده است اما این روی درس و تحصیلش تاثیر بدی نگذاشته و همچنان به خوبی گذشته درس میخواند. ترم 6 رشتهی گرافیک دانشگاه اصفهان است و تازه فهمیده که گرافیک خیلی آن چیزی نیست که دنبالش میگشته، پدر و مادرش هم از اول با تحصیلش توی این رشته موافق نبودند و چون بچهی درسخوانی بود حتما دوست داشتند خانم دکتری خانم مهندسی چیزی بشود اما حالا که دارد یکییکی هنرهایش را رو میکند انگار بدشان نیامده است و دور و بریها هم هی به دخترهایشان سفارش میکنند مثل منیژه بروند دنبال هنر.
گرافیکیها سرو کارشان با بازار است و تبلیغات و بیلبورد و انیمیشن و بستهبندی محصولات و البته تصویرسازی کتاب کودک که منیژه از همهی اینها این آخری را بیشتر دوست دارد و انصافا تصویرهای کتاب "قطار و رودخونه"ی "آذر صادقیان" را خوب از آب درآورده است اما به تازگی دریافتهکه کار طراحی لباس و گرافیک محیطی را دوست دارد و این روزها که خیلیها با کار و سلیقهاش آشنا شدهاند یک نفر پیدا شده است که طرحهای نو و بدیعش را پشتیبانی مالی کند و این برای منیژه پیشنهاد فوقالعاده است چراکه خودش قادر به تامین چنین هزینهای نیست و اصلا به قول خودش همین محدودیت اقتصادی بوده که چنین خلاقیتش را شکوفا کرده است.