جمعه 8 شهریور جشن عقدش بود. جمعه طی شد به خوبی و خوشی، شنبه هم گذشت به خوبی و خوشی و یکشنبه هم همچنین. دوشنبه هم خوب بود، خوش بودند، اول صبح با خانواده همسرش راه افتادند به سمت سامان. راه افتادند از طبیعت زیبای پل زمان خان لذت ببرند. صبح رفته بودند برای قایق سواری اما نوبتشان نشده بود، قایقران شماره تماس سعید را گرفته بود تا بعدازظهر با آن ها تماس بگیرد. بعدازظهر همه خواب بودند که زنگ تلفن سعید به صدا درآمد. همه بیدار شدند و راه افتادند به سمت قایق، با قایقران شدند 10 نفر، جلیقه ها را پوشیدند، کلاه ها را به سر گذاشتند و قایقران که سر و صورتش را پوشانده بود قایق را روشن کرد. قایق ها روی موج آب ها حرکت می کرد و شرشر این آب حیات بخش به همه آرامش می داد اما این آرامش چندان دوام نیاورد. قایق به مسافرانش وفادار نماند و آن ها را به جریان تند آب سپرد. قایقران پا به فرار گذاشت، فریادها به آسمان بلند شد و هر کس در آن وانفسا دنبال دستاویزی بود تا جانش را نجات بدهد. هر کس سراغ دیگری را می گرفت و در این غوغا عروس از احوال دادمادش بی خبر بود.
3 نفر از مسافران از مقابل چشم ها محو شده بودند اما از غریق نجات خبری نبود. با 115 تماس گرفته شد اما مسیر ماشین رو نبود. یکی از گم شدگان را مردم زنده از آب بالا کشیدند و دیگری به سختی خودش را نجات داد اما از سعید خبری نیست...
جستجوها ادامه می یابد. همه در تلاطم و اضطرابند و تنها امیدشان این است که سعید به فنون شنا به خوبی آشناست و حتما خودش را نجات خواهد داد اما...
جسم بی جان سعید از آب بالا کشیده می شود و تلاش ها برای دمیدن جانی دوباره به کالبدش ناکام می ماند و او درست در روز شهادت امام جعفر صادق (ع) به دیدار معبودش شتافت.
سعید روی دوش جمعیت انبوهی از عزاداران که از او جز خاطراتی خوش در ذهن ندارند، تشییع و در آرامستان آدریان به خاک سپرده می شود.
خانواده مرحوم سعید رضایی که بر اثر بی احتیاطی و بی توجهی مسوولان این مرکز تفریحی واقع در چهارمحال و بختیاری در 22 سالگی جان باخت از دست اندرکاران به دادگاه سامان شکایت کرده اند. محسن رضایی پدر سعید که از کارمندان شهرداری خمینی شهر است از ابراز همدردی نماینده مجلس، فرماندار، شهرداران و مدیرعاملان سازمان های تابعه، کلیه کارمندان و کارگران شهرداری و همچنین تمامی وابستگان و اهالی محل تشکر کرد.