باید به گونه ای مهندسی کنیم که همه بپرسند: "خمینی شهر" کجاست؟

ارسال در در شهر

 در حالا حاضر 15 سال است که عضو هیات علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی و دانشگاه اصفهان است. وی دارای هشت لوح تقدیر، بیش از 200 مورد مقالات علمی در همایش ها و کنفرانس های داخلی و خارجی،  بیش از 100 موضوع پایان نامه های دانشجویی کارشناسی ارشد، 30 مورد ترجمه، تالیف و ویرایش کتاب، بالغ بر 20 مورد همکاری در پروژه های علمی و تحقیقاتی و بیش از 300 مورد مراکز مرتبط با تخصصش مثل شهرداری ها، وزارت راه، پایانه ها و ... می باشد. همچنین تاکنون عهده دار 30 مورد مسؤولیت های مختلف حاکمیتی بوده است که یکی از آنها معاون آموزش، تحقیقات و فن آوری وزیر راه و ترابری در دولت نهم و دهم است.
**
طرح هایی که در خمینی شهر اجرا کردید چه بوده اند؟
سابقه همکاری ما با شهرداری خمینی شهر بر می گردد به زمان آقای کمالی -شهردار اسبق- تا امروز که آقای حاج حیدری شهردار هستند. در مقاطع مختلف در قالب مشاور حمل و نقل و ترافیکی در خدمت دوستان بوده ام. اصلاح هندسی و دوربرگردان پل کمربندی در نزدیکی سه راهی معلم، اصلاح هندسی سه راهی آیت اله صهری، اصلاح هندسی ورودی از میدان نماز به جمهوری، احداث میدان هفت برادران، اصلاح هندسی سه راهی امامزاده سید محمد، پل روگذر عابر پیاده، قبرستان پلارت، اصلاح هندسی چهارراه سروش- پاسداران، اصلاح هندسی چهارراه های بهشت- سروش و همچنین شیوا- سروش از جمله طرح هایی است که در زمان شهرداران اسبق انجام داده ام و احداث میادین امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع)، احداث میدان دوقلوی کوزه، اصلاح هندسی خیابان های زاگرس و البرز، روانسازی میدان قدس و ... که در زمان شهردار کنونی انجام شده است.

 

لطفا راجع به نقش این طرح ها در عبور و مرور شهر توضیح دهید.
نقش اصلاحات هندسی چند وجهی است. ابتدا باید به صورت منطقی و استاندارد جریان های ترافیکی را کانالیزه کرد هم در بخش سواره و هم در بخش پیاده. بحث بعدی مان در بخش اصلاحات این است که بتوانیم فرصت های این دو دسته را در تقاطع طوری ترتیب بدهیم که منظم شود یعنی نظم ترافیکی را آنجا ایجاد کنیم و آرایش خوبی به شهر بدهیم. خوب! حالا این ها تاثیراتی دارد که سهولت در تردد، ایمن سازی، کاهش سوخت و انرژی، کاهش آلاینده ها، کاهش زمان سفر، افزایش حجم جابجایی و افزایش نظم و زیبایی شهر از جمله آنها است.
مثلا در جوی آباد شرایط ترافیکی درهمی بود. با میادینی که آنجا ایجاد کردیم، جریان ها تفکیک شده است. وقتی که غیر استاندارد باشد ممکن است شخص مسیر یک طرفه را خلاف برود یا مثلا پروژه شهید لری که در حال طراحی است و بین دو کمربندی جدید و قدیم واقع شده است. در جریان های ترانزیتی سرعت بالاست و در جریان های درون شهری سرعت پایین. این آنتن، جریان را به هم وصل می کند و بافت را شکل می دهد. در ضمن آن جا مراکز دانشگاهی هم هست و علاوه بر مسؤولیت ترافیکی، مسؤولیت زیباسازی هم دارد و حتی بحث پارکینگ آنجا مطرح می شود. در یک طرح ممکن است از یک تا صد آیتم نهفته باشد. انشاء ا... آن جا اگر شکل بگیرد بام خمینی شهر می شود.

 

ساماندهی کدام قسمت شهر سخت تر بود؟
ببینید! اِتُد زدن ها برای من سخت نیست ولی اجرای آنها بسیار مهم است. زمانی که می رویم در بافت های مرکزی شهر برای آزادسازی ها به ما فشار می آید و باید مثلا مسیرها را یک طرفه کنیم یا مسیرهای انحرافی ایجاد کنیم.

 

در حال حاضر در خمینی شهر چه طرح هایی در دست اجرا دارید؟
اکنون طرح بلوار ابوالبرکات در حال اجراست یا در طرح های مطالعاتی میدان کهندژ که خودش چهار میدان در دل یک میدان بزرگ است، طرح احداث میدان سفیر امید، طرح احداث میدان باغبان- صدوقی که خیلی وقت است تصویب شده است و کار به خاطر آن سوله ای که در آن هست به تعویق افتاده است و البته آزادسازی هم شده ولی تخلیه نشده است. همچنین خیابان ارغوان، ارزیابی های مترو، یا شهید لری که پروژه بزرگی است.
باید این را هم اضافه کنم که حمل و نقل از علوم ترکیبی است و با اقتصاد، فرهنگ، فضای سبز و ... خیلی ارتباط دارد. اگر شما بهترین خانه ها را هم داشته باشید وقتی که شبکه معابر زیبا طراحی نشده باشد، آن احساس قشنگی را به شما نمی دهد.

 

حمل و نقل خوب و منظم فرهنگ متعالی را هم می آورد. درست است؟!
حالا من یک مثال برای شما بگویم! مفهوم زمین در کل دنیا فرق نمی کند؛ چه چیزی است که ارزش به آن می دهد؟ همان فرهنگی است که شما می گویید. فرهنگ فقط رفتار مردمی نیست. امکانات و تجهیزاتی هم هست که برای آن محل ایجاد می کنید. حالا درست است فرهنگ خودش مساله جداگانه ای دارد اما خیابان های زیبا، داشتن خط مترو، خانه های شیک و معابر وسیع هم موثرند. نقش حمل و نقل به گونه است که می تواند ارزش افزوده مکانی را هم ایجاد کند.
شهرها موجودات زنده اند. این شهرها تولد پیدا می کنند؛ رشد می کنند؛ گاهی مریض می شوند و بعضا می میرند. وقتی یک شهر بافت خوبی ندارد یعنی پیرایش نشده است؛ مثل موهای سر انسان. اصلا اصلاح هندسی یعنی همین! یعنی قیچی را می گذاریم این قسمت را تر و تمیز می کنیم و آن بیماری حذف می شود و طرف، شخصیت پیدا می کند و احساس می کند به عنوان یک شهروند ارزش برایش قائل شده اند؛ آشغال نمی ریزد؛ فضای سبز را آلوده نمی کند و ....

 

شما خمینی شهر را از نظر ترافیکی و فضاهای شهری چگونه تحلیل می کنید؟
خمینی شهر یک شهر بزرگ و تاریخی است که با شهرهایی مثل درچه، نجف آباد، شاهین شهر و اصفهان همسایگی دارد و نقش کلیدی از لحاظ فرهنگی، کشاورزی، صنعتی و اجتماعی دارد و همیشه هم در انقلاب و قبل از انقلاب نقش بسزایی داشته است و الان هم یک قطب صنعتی بزرگ سنگ کشور را ایفا می کند و مردم بسیار خوب و فهیمی دارد.
از لحاظ ترافیکی در بافت جدید خمینی شهر ما کمتر مشکل داریم. چیزی که ما را بعضی اوقات زمین گیر می کند بودجه است. درست است که ما طرح جامع و تفصیلی داریم اما مثلا اگر بخواهیم یک مغازه را در بافت قدیمی سر یک چهارراه اصلاح کنیم یا یک خیابان بزنیم سرعت مان کم می شود نه این که فراموش کرده باشیم یا تعلل کرده باشیم. بسترسازی در بافت قدیمی سخت تر است. ما لکه گذاری می کنیم و نقاط هدف را مشخص می کنیم و شروع می کنیم.
شما وقتی از کریدور اصفهان- خمینی شهر- نجف آباد حرکت می کنید این جا را یک منطقه زیبا و پر از باغات و فضای سبز می بینید. پس وقتی به این جا می رسید باید شهر هم همان زیبایی را داشته باشد. از نظر فضای سبز شهری خوب رفته اند جلو. فضای سبز هم که جنگل نیست که بخواهی درخت را بگذاری و بروی. باید جای پارک بگذاری همراه با حاشیه زیبا احداث شود.

 

تا رسیدن به نقطه مطلوب چقدر راه است؟ چقدر بودجه احتیاج است؟
بودجه که خیلی احتیاج داریم.

 

حدودا چقدر؟
نمی توانم تخمین بزنم.

 

زمانش؟اگر خوب پیش برود؟
حمل و نقل و ترافیک و شهرسازی به این گونه است که وقتی عیبی در شهر رفع می شود هنوز هم جای توسعه و تکمیل دارد و نمی توانیم یک زمان مشخص را بدهیم که دیگر این نقطه هیچ کاری ندارد. یک هدف گذاری اولیه می کنیم و بعد آهسته آهسته شهر توسعه پیدا می کند. یک نکته بسیار جالب در مورد خمینی شهر این است که از معدود شهرهایی است که رابطه خیلی خوبی بین مسؤولین، مجریان و کارشناسان وجود دارد مثلا رابطه فرماندار با شهردار، شهردار با شورای شهر، شهردار با سایر ارگان ها و ... و عوامل پاپیچ هم نمی شوند.

 

فکر کنم تنها مشکل همان بودجه باشد؟
بله! البته خمینی شهر از شهرهایی است که فقط یکی دو تا طرح از برنامه ریخته شده عقب است حالا در شهرهای دیگر 10 تا هم عقب هستند! شما آمار را نگاه کنید! در این یک سال و نیم که آقای حاج حیدری شهردار است ما می توانیم بگوییم حداقل 12 طرح افتتاح شده است. یعنی ماهی یک طرح ولی شهری هست که دو تا هم کار نکرده اند. چون طرح ها هیچ وقت بایگانی نشده است. در خمینی شهر بین مردم و شهرداری دیواری وجود ندارد. نمی خواهم بگویم صد در صد بهشت معلی است ولی ستون های اعتماد به جای دیوارهای کاذب سنگ اندازی وجود دارد.
مشکلات ترافیکی دو نوع است. یکی مشکلات عمده ملی است یکی مشکلات خاص حوزه همان شهر. ملی همان فرهنگ ترافیکی عام است یعنی صداوسیما یا آموزش و پرورش و در کل شرایط عمومی کشور روی فرهنگ ترافیکی چه عزمی دارند و چقدر سرمایه گذاری می کنند. یا مثلا سیاستگذاری که در بخش انتقال حمل و نقل عمومی و خصوصی در یک منطقه بزرگ و کشوری می شود مثل مترو. بحث دیگر وجود کارشناسان مجرب در حوزه حمل و نقل است. درست است که مثلا شهردار می گردد و یک شخصی را پیدا می کند که تخصص دارد؛ این لازم است ولی کافی نیست. آن کارشناس ها را دانشگاه ها باید تولید کنند.
اما در بخش اختصاصی خمینی شهر مسائلی دارد از جمله اینکه دو بخش نوساز و قدیمی دارد. تهدیدهایی که از بیرون به شهر می شود مثل همین کمربندی ترانزیتی، مشاغل مزاحم و ... البته مشکلاتی که اختصاصی شهر است را با امکانات موجود حل می کنیم.
نقطه قوت طرح های شما این است که حداقل تغییرات و آزادسازی را انجام می دهید و معمولا این روش در همه پروژه ها رعایت می شود؛ دلیلش چیست؟
وقتی که می خواهیم اصلاحات را انجام دهیم دو رویکرد داریم. یکی این که اصلاحات زیرساختی بدهیم و یکی اصلاحات کنترلی. آزادراه های ژاپن بیشتر از دو خط نیست. بنا نیست هر زمان که ما به بن بست می رسیم دستمان را بگذاریم به خیابان سمت چپ و راست و بگوییم آزادسازی کنیم. آزادسازی کمر شهرداری ها را می شکند. غیر از اصلاحات هندسی بحث های کنترلی و مدیریتی هم هست. هر چه ما مدیریتمان قوی تر باشد آزادسازی مان کمتر است.

 

اولویت بندی شما برای طرح ها چگونه است؟
شما وقتی یک بودجه محدودی داشته باشید می روید اول سراغ اولویت ها. ما می خواهیم با همین شرایط موجود یک کمربندی جنوبی ایجاد کنیم که بار را از روی مرکز کم کند. سیاست ما این بوده است جاهایی که بافت جدید هست را سریع انجام دهید و آهسته آهسته به سمت مرکز شهر بیاییم و لکه ها و یا همان بیماری هایی که گفتم رفع شود. مثل زخمی که دلمه می بندد و جمع می شود تا بهبود یابد. خمینی شهر یک شهر مهاجرپذیر است این طرح ها بافت های فرهنگی مختلف را به هم می دوزند. نمونه اش در جوی آباد یا منظریه.

 

هدفتان از اجرای طرح میدان دوقلوی آیت ا... صهری چه بود؟
 محور آیت ا... صهری منتهی به میدان کوزه شامل 6 محور ورودی از دو قسمت است. در یک طرف خیابان های آیت ا... صهری، پلیس و حافظ وجود دارند و در قسمت دیگر خیابان های استاد طلایی، شهید منتظری وآیت ا... جبل عاملی. این تقاطع ها منجر به رکود در خیابان های حافظ و پلیس می شود به علت این که جهت عبور از خیابان پلیس می بایست از دوربرگردان و جهت عبور از خیابان حافظ می بایست از میدان استفاده کرد. همچنین به خاطر طولانی شدن مسیر، عدم دوربرگردان، عدم دید طولی در مدخل ورودی حافظ به میدان کوزه، جریان های خلاف در منطقه اتفاق می افتاد و زمان سفر نیز افزایش پیدا می کرد و جریان ها تنها روی یک میدان با شعاع کم متمرکز بود. لذا سیاقی نیز برای عبور عابرین پیاده وجود نداشت و باعث ناهنجاری هایی بین ترافیک عبوری و عابر پیاده ایجاد شده بود. روشنایی، علائم افقی و عمودی راهنمایی و رانندگی و همچنین فضای نامطلوب شهری در این نقطه حاکم بود. لذا با طراحی فعلی به صورت دو میدانی هم جریان های پلیس، صهری و حافظ در یک میدان متمرکز شدند و جریان های استاد طلایی، منتظری و جبل عاملی نیز روی میدان دیگر. علاوه بر این طرح مذکور از یک طرف موجب احیای بافت تجاری منطقه می شود و از طرفی طول جریان های تداخلی افزایش پیدا کرده و جریان های عابر پیاده به صورت کانالیزه در کل محل طراحی و اجرا گردید و همچنین منظره شهری به مطلوبیت خود رسید. با توجه به طراحی و اجرای میادین با این وسعت شایان ذکر است که هیچ گونه آزادسازی در منطقه صورت نگرفت و معضل دفع آب های سطحی نیز مرتفع گردید. همچنین موجب روان سازی و ایجاد مبلمان خیابان استاد طلایی نیز گردید.

 

نظرتان راجع به چشمه لادر و طرح های عمرانی آن چیست؟
به عنوان کسی که 30-20 سال است در این زمینه تجربه دارم می گویم "راه مقدس است". راه بر دو نوع است؛ نرم افزاری و سخت افزاری. راه های سخت افزاری مثل ایجاد جاده و شبکه معابر و از این دست. راه نرم افزاری مثل کار شماست! رساندن اطلاعات از مسؤولین و کارشناسان به سطح شهر. یکی از راه هایی که برای ما زیباست، راه نشاط است. خوب شما وقتی می خواهید به مجموعه ای برسید که یک زیبایی خاص دارد باید یک راه برایش بزنید. یکی از چیزهایی که پتانسیل نشاط دارد همین چشمه لادر است. اولین گاممان این است که مردم راحت به اینجا رفت و آمد کنند. دومین گام این است که اگر کسانی هم از خط ترانزیت استفاده می کنند یک استراحتگاه موضعی داشته باشند. شما اصلا می توانید آن جا رستوران بزنید، یک دهکده تفریحی بزنید مثل شب نشین. می توانیم آمفی تئاتر بزنیم، تالار بزنیم و عروسی های خوبی در آن برگزار کنیم و این ها یک ارزش افزوده ای برای شهر ایجاد می کند.

 

در طرح متروی خمینی شهر مسیری از دانشگاه صنعتی به فلکه شهدا وجود دارد نظرتان چیست؟ آیا مسیر دیگری می تواند بهتر باشد؟
دو مسیر برای خمینی شهر است یکی این که مترو از فلکه استقلال و دانشگاه صنعتی وارد شهر شود و یکی دیگر هم از کهندژ وارد شود که برسد به میدان شهدا ولی ما به این بسنده نمی کنیم. باید این دو مسیر به هم برسند.

 

یعنی عملا بافت مرکزی مترو ندارد؟!
بله. البته مترو توسعه خواهد یافت. باید از کهندژ بیاید شهدا و از آنجا وصل شود به منظریه و حتی برود بالا و این جا به صورت یک نقطه تلاقی شود. ما فعلا گام اولش را می پذیریم! ولی برای توسعه آن فکر داریم که این دو تا به هم برسد.

 

در مورد پل شهید لری نظرتان را بگویید.  
در مورد پل شهید لری قبلا توضیح دادم. من گفته ام که اسم میادین آن را بگذارند  "میدان دانش".  کمتر می شود در کشور یک  مجتمع دانشگاهی داشته باشیم. این مجتمع دانشگاهی باید شخصیت خودش را داشته باشد. بالاخره این دانشگاه ها که صد در صد دانشجویان و کادر علمی اش را از خمینی شهر نمی گیرد، از اصفهان، نجف آباد، تهران و ... دانشجو دارند و ما باید دسترسی کسی که مثلا از نجف آباد می آید را آسان کنیم.

 

در مورد شهرک صنعتی دوشاخ نظرتان چیست؟ برای مشکل عدم ورودی از طرف کمربندی جدید چه طرحی دارید؟
کلا ما در تفکرات مان این است که پل غیر همسطح کنار دانشگاه صنعتی را حذف کنیم. از این جا تا روی گردنه دوشاخ، چند نظر داریم. یک نظر همین پل است که بلوار آزادگان تا دم شهرداری را پیوسته ببینید و جریان برون شهری نیاید جریان درون شهری را تحت الشعاع قرار دهد. حالا همین جاده وقتی به سمت نجف آباد می رود در آینده می شود یک بزرگراه  درون شهری و نقطه بعدی شهرک علمی تحقیقاتی است و بعد می رسد به پل شهید لری. یکی از نقاطی که دوباره به این طرح متصل می شود همان شهرک صنعتی دوشاخ هست که باید در آن جا دیده شود.
همه فکر می کنند خمینی شهر یعنی بعد از این پل! در حالی که ما باید از همان ورودی شهر به مسافران احساس دهیم تا وقتی می خواهند از کمربندی بیرون بروند، برسند به دوشاخ و بیفتند در مسیر نجف آباد یک احساس زیبای خاص بگیرند. اولویت یک با جریان شهری و اولویت دو دسترسی ها که همان مراکز دانشگاهی اند و کمربندی جدید و قدیم و چشمه لادر و شهرک صنعتی دوشاخ، مضاف بر این که منطقه ارغوان و مسکن مهر هم آن جا داریم. ببینید یک جاده چقدر می تواند اثر بخش باشد. باید صنعت، انتقال، تفریح و غیره هر کدام جای خودشان را داشته باشند.

 

مطالعات جامع ترافیکی در مورد خمینی شهر در نظر دارید؟
یک طرح مطالعات ساماندهی در دستور کار قرار دارد. طرح های ساماندهی شامل سه قسمت است؛ اصلاح هندسی تقاطع ها، بافت مرکزی شهر و بحث حمل و نقل عمومی. این را دوستان با توجه به بضاعت شان رفته اند جلو. گام بعدی ما طرح بازنگری ساماندهی حمل و نقل شهر را داریم. گام سوم ما این است که در رابطه با طرح جامع حمل و نقل و ترافیک با طرح جامع شهر و تفصیلی این ها با هم همخوان شوند و روند افق 30 ساله شهر را داشته باشیم.
ما شرایطمان مثل موج دریاست. مثل نقطه ای که سنگی را می اندازیم، آن هدف را می بینیم این موج می رود در شهر پخش می شود و یا کوتاه است یا بلند تا این که آرام شود. این تعادل که برقرار شد دوباره می رویم نقاط دیگر و نقاط هدف دیگری می اندازیم تا این شهر یکپارچه و یکدست شود.

 

حرف پایانی؟
رکن موفقیت در هر جایی چه فردی، چه اجتماعی و چه ملی همبستگی است. مهم نیست که من در جایگاه مشاورم یا شهردارم یا شما خبرنگارید، مهم همدلی است. در ساعت اگر چرخ دنده های کوچک و بزرگ با هم چرخیدند، این ساعت زمان خوبی را نشان می دهد. ما باید از ذات خداوند درس بگیریم، خداوند مهربان است خداوند منزه است و ... ولی خیلی کم می گوییم خداوند مهندس خوبی است. این زمانی که الان برای شما گفتم مهندسی خداوند است.  مثلا وقتی در یک شهری می روید که مردم به هم خوب احترام می گذارند "مهندسی فرهنگی" خوبی دارند. وقتی می بینید خیابان ها چقدر قشنگ است می گویید عجب "مهندسی حمل و نقل" خوبی دارند و ...
مهندسی فکر کردن هم داریم. من از کسانی که این مصاحبه را می خوانند می خواهم که بیایید در تفکراتمان هم یک مهندسی خوب ایجاد کنیم. اگر شما امروز قشنگ صحبت کردید یعنی تفکرت زیبا بوده است. باید به گونه ای مهندسی کنیم که همه بپرسند خمینی شهر کجاست؟ مگر نمی گوییم بیایید برویم کیش؟! کاری کنیم که همه بگویند برویم چشمه لادر. در خمینی شهر چطور امروز تاسوعا و عاشورا زبانزد است که برویم مهندسی مذهبی آن ها ببینیم؟ خب مردمی که در تفکرات مذهبی شان چنین تفکراتی دارند در زیباشناسی شان و در حمل و نقل شان هم می توانند چنین مهندسی و تفکراتی ایجاد کنند.
کالبد شهر نشان دهنده روح شهر است. شاعر می گوید: گر دایره کوزه ز گوهر سازند، از کوزه همان برون تراود که در اوست. امروز اگر شهردار پیاده نظام و سواره نظام خوبی انتخاب کرد، هدف گیری خوبی دارد.