راز "قهرمان شطرنج با ماشین قیامت" افشا شد
به گزارش خبرنگار فرصت آنلاین به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، حبیب احمدزاده سال 1375 از سرگذشت این شهید دانش آموز خمینی شهری در جبهه رمانی نوشت که تا کنون 20 بار تجدید چاپ شده و پس از ترجمه توسط "پال اسپراکمن" و انتشار، در دانشگاهâهای راتجرز و مریلند آمریکا تدریس میâشود.
احمدزاده فیلمی نیز از روی رمانش ساخت. این فیلم تحت عنوان "بهترین مجسمه دنیا" توانست دیپلم افتخار و جایزه نقدی جشنواره فیلم شهید آوینی را به خاطر کارگردانی به خود اختصاص بدهد.
 آنطور که سوره مهر گزارش داده، در مراسم سادهâای که با حضور جمعی از همâرزمان و دوستان شهید موسی آقا هادی در منزل پدری این شهید برگزار شد، احمدزاده از راز نامâگذاری قهرمان کتابش پرده برداشت. لازم به ذکر است تا به امروز هویت و نام قهرمان واقعی این رمان نامشخص بوده است.
نویسنده شطرنج با ماشین قیامت که جایزه جشنواره فیلم شهید آوینی را به خانواده این شهید تقدیم کرد،Â دلیل اهدای جایزه خود را ادای دین به پدر و مادر شهیدی دانست که در شرایط دشوار اول جنگ با دست و پای مجروح و التیام نیافته ناشی از جراحات انبوه ترکشâها، باز به جبههâها شتافت و با شرکت مستمر در عملیاتâهای مختلف بالاخره در حماسه آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید.
خبرگزاری دفاع مقدس در این باره نوشت: کتاب شطرنج با ماشین قیامت نوشته حبیب احمد زاده، یکی از آثار شاخص دفاع مقدس است که در کمتر از یک سال هفت جایزه معتبر را کسب کرد.  Â
 حبیب احمد زاده نویسنده کتاب "شطرنج با ماشین قیامت" در خصوص این کتاب اظهار داشت: شطرنج با ماشین قیامت در سال 1374 نوشته شد؛ اما زمان انتشار آن سال 1384 بود که انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری آن را منتشر کرد.
وی افزود: موضوع این کتاب، داستان یا خاطره نیست، بلکه برداشتی فلسفی از رخدادهای جنگ تحمیلی است.
Â
احمدزاده در مورد نام کتاب ادامه داد: استفاده از کلمه "شطرنج" در این کتاب، یک کلید و نشانه است، برای این که نشان دهم در جنگ برنده شدن یا بازنده شدن برای رزمندگان مهم نبود؛ بلکه دفاع چون بر اخلاقیات متکی بود برای رزمندگان به خودی خود جنبه پیروزی داشت.
احمد زاده تصریح کرد: من در این کتاب به این موضوع می پردازم که نبرد رزمندگان ما بدون تعارف و شعار نبردی استثنایی بود، این که، اصلا مهم نیست موقعیت شما چگونه است؟ مهم این است که آیا شما در آن موقعیت انسان باقی می مانید یا خیر؟
Â
حبیب احمد زاده، متولد سال 1343 است. او فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی، دارای مدرک دکترای پژوهش هنر و نویسنده فیلم نامه های متعدد از جمله "اتوبوس شب" ساخته کیومرث پوراحمد است.
کتاب شطرنج با ماشین قیامت، رمان تقدیر شده کتاب سال دفاع مقدس، برگزیده جایزه ادبی شهید غنی پور و نامزد قلم زرین کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بوده است.
به گزارش خبرآنلاین، داستان شطرنج با ماشین قیامت درباره یک نوجوان دیده بان است. در طی سه روز به دنبال پیچیدگی هایی که در سیر داستانی می بینیم، او آرامش کاری خود را از دست می دهد و مجبور است هم مسئول پخش غذا باشد هم به چند آدم غیر معمول که در شهر پناه گرفتهâاند رسیدگی کند و هم به عنوان دیده بان برای عملیات خاصی که در پیش است، بیشتر از قبل دیده بانی کند. این نوجوان که راوی داستان هم هست در واقع در مرز بین بلوغ فکری و بچگی است. یعنی بااینکه مغز نظامی وی خوب رشد کرده اما بسیاری از رفتارهایش پختگی لازم را ندارد. مثلا بسیار پرحرف است حتی درباره اسرار نظامی، یا اینکه به سبب دیده بانی، غروری بچه گانه دارد. این شخصیت در این موقعیت سخت چیز هایی را یاد می گیرد که در شرایط عادی از عهده آن بر نمی آید.
این نوجوان در کل داستان اسمی ندارد و فقط یک کد بیسیمی به عنوان "موسی" دارد که شاید تمثیلی است از داستان موسی و خضر. فرمانده او - قاسم - در واقع خضر راهâبر اوست که او را به درون اجتماع هل میâدهد تا خودش بیازماید و اشتباه کند و یاد بگیرد.
در بخشی از رمان میâخوانیم:
... مهندس میâگه ماها مهرهâی سیاهیم. مهرهâی سرباز سیاه بدبخت- نمیâخواد ادامه بدی.
یقهâاش را گرفتم. الا میâخوای جوابش را بشنوی؟
با سر تأکید کردم.
- آره. من و رفیقام، جونمون رو تو این راه گذاشتیم. باید جواب بدی!
- خب، چرا من باید جوابش را بدم؟
- چون این نقشه را شما ریختید.
قاسم مکث طولانی کرد؛ خیلی طولانی.
- با این که خیلی چیزا تو این دنیا جواب دو دو تا چهارتا نداره؛ ولی من نظر خودم رو میâگم. فقط این رو بدون که مهمâترین مهرهâی تأثیرگذار، روی صفحهâی شطرنجâ، وزیره. ما وزیر رو، حاکم مطلق در بازی شطرنج میâدونیم. حالا اگر همون هشت مهرهâی سرباز ِ ـ به قول مهندس- سیاهِ جبرزدهâی بدبخت، در یک حرکت دسته جمعی سنجیده، به هم کمک کنن و یکیâشون به انتهای صفحهâی مقابل برسه؛ وزیر میâشه. اینâجاست که کل روند بازی عوض میâشه.