از فلافل تا نيم كاسه افتتاح مسكن مهر!

ارسال در در شهر

مجریان: خاله ضمن تشکر از شما به خاطر حضور سبزتان در دفتر نشریه فرصت تعدادی از سوالات و نظرات مخاطبان نشریه و سایت را می خوانم که شما بزرگواری نموده و با پاسخ های حکیمانه خود آن ها ارشاد نمایید.

خاله خانوم: این قرتی بازیا را بذار کنار و یکی یکی حرف دل مردم را برام بخون ببینم چه خاکی باید سرمون بکنیم.

مجریان: چشم خاله، شهروندی سوال کرده شهرداری تو برخی تقاطع های خیابان شهید صدوقی ستون های پلاستیکی که به شکل دهانه گشاد قیف است گذاشته، اسم اینا چیه و چه فایده دارند؟

خاله: اسمشون "خلاف کار برگردونه" ، اینا را گذاشتند که تو تقاطع ها نتونند راننده ها خلاف بپیچند. فایده اش اینه که تعداد شهروندان قانونی زیاد شه.

مجریان: خاله یکی از خوانندگان عیال وار فرصت، پرسیده: دکتر به من گفته بخند، چطور بخندم؟

خاله: دو راه داره اول اینکه خودتا بزن به بی عاری، دوم این که تو که این همه بچه داری یک گروه "تی آرت" درست کن، بچه ها نمایش بدهند شما بخندی، اگه بلد نیستند من مجانی اونا رو آموزش می دم.

مجریان: یه همشهری فلافل خور که گزارش ما در باره فلافل را خونده پرسیده: حالا "فلافل بخوریم یا نخوریم؟" اگر فلافل نخوریم چی بخوریم؟

خاله: کوفت بخور، اصل اونا که نخود آبه بخور، دیدی تو داروخانه که می ری میگن اصل نداریم، مشابهش را داریم، در این مورد نخود آب اصله و فلافل مشابه، حال این مورد که خودمون اصلش را داریم چرا سراغ مشابه باید بریم؟ هان؟! خدا به دور، آدم از دست بعضی ها دق می کنه.

مجریان: خاله قرار نشد جوش بیاری، اگه خدا نکرده سکته کنی تو بیفتی گوشه بیمارستان و بعضی ها بمیرند اونوقت کی به سوالات مردم جواب بده؟ راستی خاله هفته فشار خون رفتی فشار خون بگیری؟

خاله: رفتم نشد، یه روز بارونی بود، یه روز دستگاه فشار نبود، یه روز هم توکتور.

مجریان: بگذریم خاله یه همشهری پرسیده چرا تو مراسم افتتاح مسکن مهر از لوح یادبود مسکن مهر پرده برداری نشد؟ کاسه ای زیر نیم کاسه بوده؟

خاله: نه خاله جون کاسه زیر نیم کاسه نبود، یه چیزای پشت پرده بود که نمی شد اونا پس زد تا مردم بخونند.صغرای که مرتب تخمه می شکنه و حرف در می آره می گه: گویا اسم رییس جمهور بعدی روش نوشته شده، اون که بیاد پرده کنار می ره.

مجریان: بعضی همشهری ها به گرون شدن بلیط اتوبوس توسط شهرداری اعتراض کرده و دلیل اونا پرسیده اند؟

خاله خانوم: گرونی بلیط اتوبوس ها ربطی به شهرداری نداره، تقصیر بهداشته که گفته هر جور می شه باید مردم را به پیاده روی وادار کرد، چه راهی بهتر از این که بلیط گرون بشه، مردم مجبور بشند دو قدم پیاده راه برند، برا سلامتی خوبه خاله.

مجریان: آخه خاله جون هر کاری مقدمات می خواد. تو شهر ما که تو پیاده رو موتور می چینند و مغازه دارها وسایل خودشون را خارج مغازه می گذارند و سد معبر درست می شه، کجا می شه پیاده روی کرد؟

خاله: ببین مجریان داری دسته تو کار می ذاری و ان قلت درست می کنی خب هر جا نشد از پیاده رو بری از کنار خیابون برو.

مجریان: ببخشید خاله یعنی می شه، خطر نداره؟

خاله: چرا نمی شه؟ چه خطری؟

مجریان: به هر حال شما کارشناسید، بعضی همشهریا سوال کردند که چرا فرمانداری اسامی داوطلبانی را که برای شورا ثبت نام کرده اند اعلام نمی کنه؟

خاله خانوم: بخاطر اینکه سرکته!

مجریان: خاله منظورتان اینه که محرمانه است؟

خاله: درسته

مجریان: اون وقت برای چی؟

خاله: ای بابا به خاطر این که هر کی تو این شهر داوطلب بشه باید شجاع و حلال مشکلات باشه و ارث پدر هم داشته باشه یا ...

مجریان: این مشخصات چه ربطی به اعلام نشدن اسامی اونا داره؟

خاله: آخه اگر شهرای دیگه اونا را بشناسن یهو به فکر دزدیدنشون می افتند.

مجریان: فرض این طور باشه، تعداد اونا که دیگه محرمانه نیست؟

خاله: خیلی زرنگی ها تعداد را بگند تا معلوم بشه چند تا آدم اونجوری تو شهر پیدا می شه هان؟

مجریان: این هم یه دلیله بهش فکر نکرده بودم، آخه مدیرا که کار بی دلیل نمی کنند، خب خاله خسته شدید بقیه سوال ها بمونه برای یه وقت دیگه، خیلی لطف کردید.

خاله خانوم: سلامت باشی لااقل به حیدری می گفتید یه چای آجان دیده بیاره حلقمون تر بشه، شما شهرداری چی ها دست بده ندارید؟