اوزون ولاتی 5

ارسال در در شهر


لغت

صدا

معنی

ب

Bo

بود

بُ

Bo

از اصوات در مقام تعجب

بُ یا بو

Bo /bu

هست - وجود دارد

ب

Be

حرف که بر سر افعال آید بت کت یعنی انجام دادی

بابا قوری

Baba qory

نوعی زیور زنانه

بات

Bât

آورده

بادیه

Bâdie

ظرف مسی بزرگتر از کاسه

بانچه

Bânǰe

پنجه

بانچه اُفتو

Bânǰe ofto

پنجه آفتاب

بای

Bây

ماهیچه

باش تا

Bâštâ

پنج تا - اعداد همیشه با حرف تا می آید

بزبکه

Bazboke

نام یکی از صحاری ورنوسفادران - اسم مکان

بجان

Beǰân

جویدم

بجار

beǰâr

بجو

بخری

Bexery

بخوری

بر

Bar

در

برگی

Bergi

درگاه

برا

berâ

برادر

باولگان

Bâvalgân / bovalgun

اسم مکان - نام یکی از محلات ورنوسفادران

بسه یا بیسه

Base /bayse

نگاه کن (بیشتر در مقام تعجب)

بقه

Boqe

گاو نر که به سن بلوغ رسیده باشد

ب ک - بکر

Beke /beker

بکن

ب گا

begâ

نام مسجدی در محله کوشکباج ورنوسفادران

بِکِ

Beke

کردم

بتکَت

betkat

انجام دادی (در مقام تعجب)

بله

Bale

بگذار

نله

Nale

نگذار

مثال: در شماره های قبل دیدیم پیرمرد که هفت دخترش جگری را که همسرش برای او تهیه کرده بود نوش جان کرده بودند به بهانه گردو تکانی دختران خود را به صحرا برد و گفت:
"همون وادِه وِسید تا مون بِنه را بِتِکنام. هر وَخ کو یوزا دِم قالی بِرِژا بِوَزید و وگیرید."
یعنی همان جا بایستید تا من درخت را تکان بدهم، وقتی که گردوها روی قالی ریخت بروید و بردارید.
واده: محل
یوز: گردو
بنه: درخت
بتکنام: تکان بدهم
برژا: ریخت
بوزید: بروید
وگیرید: بردارید