مقنی گری
و ما چند دقیقه ای از اون جا دور می شدیم، ولی حوض و دستک و اطراف چاه آن قدر جاذبه داشت که دو باره سر از بالای چاه در بیاوریم و ایضا داد بابابزرگ را هم.
همشه وقتی توی چاه را نگاه می کردم و تهش را نمی دیدم، با خودم می گفتم: کدام دستی این چاه رو کنده که این قدر عمیقه؟!
با یکی از مقنّی های شهرمان به گفتگو می نشینیم:
- در چه سنی به این شغل روی آوردید؟
در12 سالگی همراه پسرعمویم که مقنی بود به شغل پدرم روی آوردم و ماهی 12 تومان می گرفتم.
- پدرتان هم مقنی بود؟
بله، ولی زمانی که 7 سال بیشتر نداشتم فوت کرد و یتیم شدم.
- در کدام شهرها کار کرده اید؟
طرف های فریدن و داران، بیشتر توی (دره بید) حوالی دامنه.
- چاه کنی نیاز به دانشی خاصی دارد؟
البته، به قول استادم مقنی گری است و دریای علمش. علم و آگاهی زیادی می خواهد.
- با توجه به کمبود و یا نبود لوازم و تجهیزات در آن زمان چگونه محل احداث چاه را تشخیص می دادید؟
الان ممکن است مهندسی برود و درسش را بخواند ولی در کار موفق نباشد چرا که به نوشته اکتفا می کند ولی ما به تجربه و آگاهی و شناختمان تکیه می کردیم خود من 12 سال شاگردی کردم تا استاد شدم دقت زیادی نیاز دارد، مثلا یک تپه یا کوهی را که می بینیم پشت دار است می فهمیم آب دارد.
- تحصیلات دارید؟
خیر
- چرا؟
مکتب خانه می رفتم، از بس فلکم می کردند فرار می کردم، مادرم کلی کشمش و شیره برای استاد می برد تا درسم بدهد ولی او اذیتم می کرد من هم یکبار که فرار کردم، دیگر پا به مکتب نگذاشتم.
- یک چاه آب چند روزه کنده می شد؟
بستگی به سفتی زمین و عمق آب داشت، از یک روز تا چند هفته می توانست طول بکشد.
- قنوات به چه صورت درست می شد؟
اول زیر زمین تونل هایی، جوی مانند با عمق 3 متر، می کندیم بعد در جای مورد نظر چاهی کنده می شد، کارش را چاق می کردیم و از چاه بالا می آمدیم.
- منظورتان از کارش را چاق می کردیم چیست؟
به عمق که می رسیدیم دیواره چاه را می کندیم و چراغی پیه سوز در آن تعبیه می کردیم و می گفتیم کارش چاق شد.
- این کار چه لزومی داشت؟
برای احداث قنات باید بدانی چطور کار کنی که مستقیم جلو برود و به بیراهه نیفتی، پس از گذاشتن چراغ بالای چاه می رفتیم و در جای دیگر چاهی دیگر می کندیم و آن را هم چاق می کردیم.
- و بعد؟
بعد دم چاه ریسمان می گذاشتیم، جلو عقب می کردیم تا با گل چراغ یکی شود بعد پایین می رفتیم شروع به کندن می کردیم، 10 متر که می رفت دوباره همان کار را تکرار می کردیم تا خم برندارد و چاه بعدی صاف کنده شود.
- از کارتان راضی بودید؟
سخت بود ولی راضی به رضای خدا بوده و هستم یک بار مهندس بختیاری قناتی از حوالی فلکه عمه شیرون (میدان انوشیروان) تا کوه دو شاخ کند ولی خشکه بود و تازه به سنگ هم رسید، گفت هر طوری هست بکنید تا به آب برسید، صد تا میش هم از گله اش به استاد دست خوش داد، استاد و من به همراه چند نفر دیگر شب و روز آن قدر کندیم تا به یک سفره آبی بزرگی رسیدیم، آب آنقدر زیاد بود که با شدت به طاق قنات می زد و می آمد.
- جاهایی بود که زود به آب برسید؟
بله، چاهی را برای قنات 2 متر کنده بودیم که به آب رسید، مجبور شدیم زیر لباس پلاستیک بپوشیم و دیواره را بکنیم، بعد با دیلم سوراخش کنیم تا آب کم کم دیواره را فرو بریزد و آب توی تونل سرازیر شود.
- از حاجی علی ایران نژاد چقدر شناخت دارید؟
(علی مقنی باشی) حوالی چهار محال با خان ها کار می کرد و چاه و قنات برایشان می کند، حدود 1000 چاه و قنات در آورد هم او بود که پیگیر شد تا خیابان امام کنونی در شهر احداث و کشیده شود.
- یک ضرب المثل درباره چاه بگویید؟
چاه مکن بهر کسی، اول خودت دوم کسی یعنی بدی در حق کسی نکن که عقوبتش به خودت بر می گردد.
- این که می گویند:"هرگز نخورد آب زمینی که بلند است" چقدر صحت دارد؟
اگر به خودش باشد بله آب نمی خورد ولی اگر زمینی بلند باشد و قناتی پست جلو آب را می بندند تا آب سرریز شود، سر بالایی رفته و زمین آب بخورد.
- آن زمان ها که برق نبود تا لوله به چاه برده شود و توسط (الکتر) عمل تهویه صورت پذیرد، چگوه دم چاه را می گرفتند و اکسیژن می رساندند؟
کناره چاه را به اندازه یک لوله از دم تا آخر می کندیم و جلوش خشت می گذاشتیم تا تهویه صورت بگیرد.
- چاه های خیلی عمیق چه؟
دو تا چاه نزدیک هم می کندیم یکی اصلی و دیگری فرعی از بدنه فرعی به چاه اصلی راه می دادیم تا هوا بکشد و دم نکند.
- از خطرات کارتان بگویید؟
خطر که زیاد بود، سقوط در چاه هنگام بالا و پایین رفتن، افتادن سنگ و یا شیئی دیگر بر سر چاه کن، دم گرفتگی و خفگی، ریزش قنات و ...
- در حال حاضر چند مقنّی در شهر داریم؟
قبلا مقنی زیاد داشتیم که به رحمت خدا رفتند الان نداریم، بعضی از افاغنه چاه می کنند که بلد نیستند و تازه دم دارش می کنند. متاسفانه دیگر نه قنات داریم نه مقنی.
- چرا؟
کمبود آب، زمانی از اصفهان تا فریدن 360 پارچه آبادی تا چمن سلطان وجود داشت ولی امروز به 100 تا هم نمی رسد، از بی آبی همه کوچ کرده اند به شهر.
- به نظر شما چرا کمبود آب داریم؟
خوب، بارندگی کم شده، مصرف بی رویه آب به خصوص آب های زیرزمینی با حفر چاه های شخصی زیاد شده مثلا یک قنات در ورنوسفادران بود که 5 تا "لت" داشت ولی حالا خشکیده.
- "لت" یعنی چه؟
چیزی شبیه جدول وسط قنات می کشیدند تا آب تقسیم شود.(مقسّم آب)
- حرف دل؟
اگر چه عمرم سر این کار رفت اما شکر خدا مردم می گویند: رفتی توی چاه نان حلال درآوردی و به بچه هایت دادی. پسرم مرتضی، 20 ساله که شد رفت جنگ و شهید شد، خدا قبولش کرد. یک روز در گلزار شهدا پدر شهیدی را دیدم که بی تابی می کرد، رفتم جلو گفتم اگر خیلی غصه داری سرت را مثل مولایمان علی (ع) در چاه کن و درد دل کن، مگذار اشک و آهت را دشمن ببیند.
چاه داند که به من عمر چه سان می گذرد
قصه کوتاه کنم ور نه سخن بسیار است
با سپاس فراوان از همیاری آقای مجید داورپناه
نکته: تندیس حاج علی ایران نژاد (علی مقنی) در موزه مردم شناسی واقع در خانه سرتیپ سدهی در معرض دید بازدیدکنندگان است.
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند