"اولین بار که دیدمش در جاده اصلی یگان بود ، آن موقع سرهنگ بود و جانشین یگان . سلام نظامی خیلی محکمی دادم ، تبسمی کرد و جواب سلامم را داد. قیافه خیلی جدی داشت اما در عین حال با همه تفاوت داشت به قول معروف از همان موقع نوربالا می زد...

دومین بار در رزمایش تخصصی گروه دیدمش ، جایی که غرش انواع توپ ها ، کاتیوشا و موشکبند دل بچه های سرباز را که تازه از خانواده جدا شده بودند و بلند ترین صدای عمرشان را می شنیدند پاره می‌کرد، خندید و از اولین باری که صدای توپ را شنیده بود حرف زد . گفت که در عملیات آزادسازی خرمشهر و در حالی که 14 سال بیشتر نداشته به همراه دو نفر از دوستانش راهی جبهه شده بود . گفت که وقتی مرحله اول عملیات شروع شده بود و غرش توپها معرکه ای براه انداخته بود او و دو دوست دیگرش به گریه افتاده بودند . از پیرمردی گفت که آمده بود و آنها را آرام کرده بود... برای هر واحد توپخانه ای، جنگیدن  در کوهستان جزو سخترین کارهاست، آن هم زمانی که با یک عده تروریست طرف باشی که تاکتیک شان مبتنی بر جنگ چریکیست . گواهش هم اینکه نیروهای توپخانه آمریکا هیچ کار خاصی را در کوههای افغانستان و در برابر طالبان از پیش نبردند اما اوآنچنان تاکتیک های بدیع و نوآورانه ای را برای اولین بار بکار گرفت که خیلی زود داد ضد انقلاب را در آورد... نمی دانم چرا کسی به او نگفته بود سردار! چرا اینقدر جلو می روی؟!. همتایان تو در سایر ارتش‌های جهان از فاصله چند کیلومتری و در سنگرهای بتونی گرم و نرمشان که مجهز به تمام امکانات است، جنگ را  مدیریت می‌کنند . اما تقدیر الهی این  بود که شهادت این فرمانده مظلوم گواه دیگری بر حقانیت ملت ما و مدافعان امنيت ما باشد..."

آنچه خوانديد روايت يكي از دوستان سردار پاسدار شهيد عباسعلي جان نثاري فرمانده گروه توپخانه و موشکی و پدافند هوایی ۱۵ خرداد اصفهان از آن سردار سرافراز بود؛ سرداري كه در دو هفته گذشته در مناطق عملیاتی غرب کشور و در جريان عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عليه گروهك تروريستي پژاك به شهادت رسید. جان نثاري از رزمندگان و جانبازان هشت سال دفاع مقدس بود که به ‌دلیل تخصص در حوزه توپخانه‌، از ۵ سال گذشته فرماندهی گروه توپخانه و موشکی و پدافند هوایی ۱۵ خرداد اصفهان را برعهده داشت. پیکر این شهید بزرگوار با حضور مسئولان و اقشار مختلف مردم، از میدان فیض اصفهان به سمت گلستان شهدای این شهر تشییع و در کنار مزار سردار شهید احمد کاظمی به خاک سپرده شد تا يكي ديگر از پاسداران حريم امنيت اين سرزمين در آغوش خاك جاي گيرد.

شهادت سردار جان نثاري نشانه اي ديگر بود از "جان" نثاري دليرمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در دفاع از امنيت مردم. و همين هاست كه سپاه را سپاه كرد تا امام عشق خميني كبير چنين توصيف كند كه: اگر سپاه نبود كشور هم نبود.

اين اعتبار، و حيثيت و جايگاه متعلق به انقلاب اسلامي و همه مردم شهيدپرور اين آب و خاك است و نبايد به هيچ وجهي دچار خدشه گردد.

از همين جا، صميمانه و برادرانه با سردار سليماني فرمانده سپاه صاحب الزمان (عج) استان اصفهان چند كلامي سخن مي گوئيم:

سردار!

جاده كمربندي خميني شهر همچنان با مانع پادگان شهيد مؤذني مواجه است و درگير جلسات و نشست ها و قيمت گذاري ها و ... و در اين ميان، و با اين وقت گذشتن ها، يك چيز باارزش هزينه مي شود: جان مردم بي گناه.

سردار!

در هفته اخير باز هم در بلوار آزادگان – بلوار دانشگاه صنعتي – تصادفي هولناك رخ داد كه يك طرف آن يك خودرو كاميون بود و جان 2 انسان ديگر قرباني شد؛ قرباني تعلل ها و ... و اگر جاده كمربندي خميني شهر كامل شده بود اين خودروهاي سنگين از اين جاده شهري عبور نمي كردند و اين همه خسارت جاني به بار نمي آمد.

ما نمي دانيم كه به لحاظ سلسله مراتب فرماندهي، اختيار فرماندهي سپاه در استان در حل اين معضل به چه ميزان است اما اگر اختيار تام هم نباشد قطعاً مي توانيد عمق فاجعه را به مقامات ارشد مربوطه در تهران گزارش كنيد و حتي براي حفظ جان انسان هاي بي گناه – كه يقيناً به مراتب ارزشمندتر از چند متر زمين ولو متعلق به پادگان مؤذني است – شخصاً براي حل اين معضل اقدام كنيد.

جناب سردار سليماني!

سپاه پاسداران شبانه روز در كار حفظ امنيت و آسايش و جان مردم است، و نبايد اين اعتبار و جايگاه، تنها به خاطر چند متر زمين – آنهم زميني كه در مسير يك جاده مهم است – خدشه دار گردد.

در تعاليم اسلامي و روايات ائمه وارد شده است كه اگر حتي مسجدي در حريم جاده عبور و مرور مردم واقع شده بود و براي تكميل اين راه و تسهيل امور عمومي، چاره اي جز برداشتان مسجد نبود، با شرايطش حاكم اسلامي مي تواند به اين امر مبادرت كند. اينك آيا اساساً جايگاه پادگان ها مهم تر از مساجد است؟ آنهم در شرايطي كه اصل وجود پادگان ها در شهرها با تدبير فرمانده معظم كل قوا و تصويب مجلس، مورد تجديدنظر قرار گرفته و دير يا زود، بايد كل اين پادگان ها را به خارج از محدوده شهر منتقل نمائيد.

سردار!

هم شما و هم ديگر مسئولان محترم استان و شهرستان بدانيد كه فرداي قيامت و در پيشگاه عدل الهي، يقيناً بايد در قبال ريخته شدن اين خون ها كه دليل مهم آن عدم تكميل جاده كمربندي است پاسخگو باشيد و گمان نمي رود در آن جهان، توجيهاتي از قبيل قيمت كارشناسي چنان و چنين بود، جلسه تشكيل نشد، پادگان كوتاه نيامد، و ... مسموع باشد.