مکتبخانه ها

ارسال در آموزش

مکتبخانه ها اما با ورود مدارس به سبک جدید، از خود مقاومت نشان دادند و مردم را از فرستادن کودکانشان به این مدارس برحذر داشتند. درباره این موضوع و علت آن تاکنون سخنان زیادی بر زبان رانده شده است. اگرچه برخی از روش های مرسوم در مکتبخانه از قبیل فلک زدن را نمی توان توجیه کرد اما تلاش  این مراکز برای گسترش علم و فرهنگ در جامعه را با روش های مخصوص به خود نمی توان نادیده گرفت. در این گزارش کوشیده ایم ضمن بررسی وضعیت مکتبخانه ها در تعدادی از مناطق شهر، به صورت مشخص به مکتبخانه های باقی مانده پرداخته شود.
    
مکتبخانه های کوچه اطبا
یکی از مناطق خمینی شهر که در آن مکتبخانه تشکیل می شده کوچه اطبا است که در اواسط دوشنبه بازار و متصل به آن قرار دارد. سید حسام ابطحی بازنشسته ذوب آهن که خود زمانی شاگرد مکتبخانه کوچه اطبا بوده، در این باره می گوید: در کوچه اطبا دو تا مکتبخانه بود و در هر دو، شخصی به نام سید حسین ابطحی معروف به معلم تدریس می کرد و برادرش سید جواد عریضه نویس بود. یکی از این مکتبخانه ها، خانه مکتبدار بود و زمان هایی که تعداد شاگردها کم می شد در همان خانه تدریس می کرد. شاگردها که زیاد می شدند کمی جلوتر در محلی که شبیه مغازه بود و هنوز هم باقی مانده بر کرسی تدریس می نشست. من هم یکی از این شاگردها بودم که در سال 1339 در آن درس می خواندم. این مغازه یک درب چوبی داشت که البته چند وقتی است دربش را کنده اند. مکتبدار در بالای جلسه می نشست و بچه ها دایره وار  دورش حلقه می زدند. یک چوب بلند داشت و اگر کسی اذیت می کرد همانطور که نشسته بود با همان چوب می زدش!
وی ادامه می دهد: طاقچه های این مکتبخانه هنوز باقی مانده است. بچه ها کتاب هایشان را روی آن می گذاشتند. در زمستان، بخاری قدیمی مکتبخانه را روشن می کردیم، سوختش به جای گاز و نفت، هیزم بود.
ابطحی می گوید: در مورد اینکه اینجا چه مدتی مکتبخانه بوده نمی توان تاریخ دقیقی را گفت ولی به صورت تقریبی این مکتبخانه در فاصله سال های 1330 تا 1356 به مدت 26 سال فعال بود. معمولا مکتبخانه ها ادامه داشت تا اینکه با فوت مکتبدار یا بیماری او، تعطیل می شد.
کوچه اطبا اما به جز تاریخچه مکتبداری، تاریخچه های دیگری هم در دل خود دارد. ابطحی در این باره می گوید: به این کوچه، کوچه اطبا می گویند چرا که در حدود دهه 30 در این کوچه چندین طبیب فعالیت داشتند و فروش ملزومات پزشکی از قبیل داروخانه هم همین جا انجام می شد. یکی از این طبیب ها آسید مرتضی پدر حاج آقا دکتر ابطحی بود. دیگری دکتر محمد مهدی لقمانی بود که سه روز در هفته اینجا طبابت می کرد و سه روز دیگر هم برای طبابت با اسب می رفت فلاورجان. پدر خود من هم در همینجا داروهای قدیمی درست می کرد و می فروخت. سید محمد محدث اینجا آمپول زنی می کرد. متاسفانه الان همه رفته اند و فقط خانواده ما باقی مانده اند.
کمی آن طرف تر داخل کوچه حکیمی ها، خانه ای است که هم مکتبخانه بوده و هم مطب دکتر سید محمد مهدی لقمانی. ابطحی در این باره می گوید: در داخل حیاط، مکتبخانه دخترانه تشکیل می شد و بچه ها دور تا دور حیاط می نشستند. همزمان طبیب هم داخل اتاق طبابت می کرد. جالب این است که طبق وصیت صاحبخانه، بیش از 70 سال است شب های جمعه در این خانه روضه بر پا می شود.