تنبیه بدنی دانش آموزان؛ آری یا نه؟

ارسال در آموزش

دانش آموزان در بعضی مدارس شهر تنبیه بدنی می شوند. به گزارش خبرنگار فرصت به نقل از بعضی والدین و دانش آموزان تنبیه بدنی در برخی مدارس دیده و در چند مورد به نتایج زیانباری منتج شده است و این در حالی است که بر اساس آیین‌نامه فعلي آموزش و پرورش هرگونه تنبیه بدنی، اهانت و تعیین تکالیف درسی به منظور تنبیه دانش‌آموزان، ممنوع اعلام شده است.در فصل پنجم و ششم این آیین‌نامه، طی مواد ۶۸ تا ۸۵ به مسأله تنبیه پرداخته شده و در ماده ۷۶ درباره ممنوعیت تنبیه بدنی، خصوصا در دوران دبستان به شدت تذکر داده شده است. بر اساس این قانون معلمان و مسؤولان مدرسه حق تنبیه خطاكارترین دانش آموزان حتی با ضعیف ‌ترین شكل آن را ندارند، چرا كه برای موارد انضباطی، قانون مصوب شده است و بر اساس آن با دانش آموزان خاطی برخورد می‌شود.

 


به گفته آقاي ح از دبيران بازنشسته، "مدارس برخي از مناطق شهر مثل دستگرد، جوي آباد، خيابان شهيد صدوقي، بلوار اميركبير و اسلام آباد بيشتر دچار اين معضل هستند." به نظر مي رسد مدارس شمال شهر با دیگر مناطق به دليل تفاوت و تنوع فرهنگ ها و نيز مدارس دولتي با مدارس غيرانتفاعي و هيأت امنايي به دليل تفاوت نگرش ها، تفاوت های اساسی دارند. البته به طور کلی تنبیه بدنی در مدارس دخترانه به دليل احتياط مديران، حساسيت والدين و فیزیک بدنی دختران كمتر از مدارس پسرانه است یعنی اصولا دختران داراي رفتارهايی مودبانه تر، پخته تر و محتاطانه تری هستند و مديران مدارس دخترانه نيز انعطاف بيشتري از خود نشان می دهند.

 


مادر يكي از دانش آموزان شهر، از شب ادراري نوجوانش در اثر ترس از ناظم مدرسه و مادر ديگري از مشکلات روحی فرزندش که به دليل ترس از حرف هاي معلم به روانشناس كشيده شده است، شکایت دارند. والدين پسر 11 ساله اي كه در دبستانی واقع در بلوار اميركبير درس مي خواند هم به دليل ترس از اخراج فرزندشان-كه البته بيش فعال است- حاضر به گفتگو نشدند در حالي كه اين پسر به دليل تنبيه بدني، کلاس سوم ابتدايي را مردود شده است. با دختر 7 ساله اي هم آشنا شدم كه از ترس "ستاره نگرفتن" از معلمش دچار ناخن جويدن شده و براي رهايي از اين مشكل پايش به مركز مشاوره هم باز شده است.

 


به گفته يكي از معلمان، مدارس راهنمايي و دبستان ها بيشترين سهم تنبيه هاي بدني و حتي روحي رواني را دارند و زنگ تفريح توسط ناظم و زمان تدريس توسط معلم –به خصوص هنگام مزه پراني دانش آموز- بيش از ساير زمان ها تنبيه صورت مي گيرد و البته به گفته خانم ق از دیگر معلمان شهر، گاهي از دست معلم در مي رود و دانش آموزي را تنبيه مي كند و اين جور مواقع، عذاب وجدان معلم بيشتر از درد دانش آموز آزاردهنده است.
خانم م؛ دبير یکی از مدارس هفتصددستگاه مي گويد: تنبیه، اغلب اوقات نتایج کوتاه‌مدت دارد و باعث از بين بردن شرارت و جسارت بیش از حد دانش‌آموز نخواهد شد. تنبیه ممكن است دانش‌آموز را از درس، دل‌زده کند. تنبیه شخصيت دانش آموز را زير سؤال می برد و او را در نگاه همكلاسي ها و ساير دبيران كوچك مي كند.

 


ناظم قديمي مدرسه ای در اسلام آباد عنوان می‌کند: "من معتقدم که فقط با کشیده می‌شود بچه‌ها را به راه آورد" و چگونه می توان این نظریه را با این سخن گهربار حضرت علي(ع) که می فرماید: "این تنها چهار پایان‌اند که با زدن ادب می‌شوند." جمع کرد؟ چرا معلم يا معاون به جاي پس گردني، به دنبال یافتن علت و ریشه‌های مشکل و حل آن با جلب همکاری والدین و خود دانش‌آموز نيستند؟ چرا به گفته نوجوان 10 ساله در يكي از دبستان هاي مركز شهر، ناظم ميان صف ها راه مي رود و اگر پاي دانش آموزي يك مقدار از صف بيرون بود، به او پس گردني مي زند؟ چرا بايد دانش آموز فلان مدرسه در اسلام آباد پس از كتك هاي معلم ترك تحصيل كند و معلم بگويد كه اين برايش بهتر است چون او اهل درس خواندن نبود! از این معلم سوال می کنم: اگر با فرزند شما اینگونه برخورد شود چکار می کنی یا بهتر است بپرسم آیا مي پذيري كه با فرزند شما هم در صورت بروز خطا اینگونه برخورد کنند؟! آيا بي انگيزه بودن نسبت به ادامه تحصيل يا دوست نداشتن برخي از دروس و بالتبع لجبازي كردن بهانه خوبي براي بازماندن يك نوجوان از ادامه تحصيل است؟ آيا روش هاي ديگر سبب رفع شيطنت او نمي شد؟!

 


اگرچه بعضی معلمان از جمله آقایان در این باره معتقدند تنبیه در بعضی موارد لازم و موثر است و الحق و الانصاف هم بعضی دانش آموزان خصوصا پسران بدون در نظر گرفتن حرمت کلاس و معلم اقدام به انجام کارهایی می کنند که خیلی اوقات باعث به تنگ آمدن، به بن بست رسیدن و حتی تحقیر معلم نزد دیگر دانش آموزان می شود و انصاف نیست این بُعد از ماجرا را نیز نادیده بگیریم اما مشکل و در واقع مساله این است که دست کم این تنبیه ها باید سقف داشته باشد تا مبادا شرایطی پیش آورد که جبران ناپذیر گردد. درست است كه پرخاشگري، بي تربيتي، مسخره كردن و دست انداختن اولياي مدرسه و در واقع پديده اي به نام "دانش آموز سالاري" و همچنین پایین تر آمدن آستانه تحمل معلمان و کادر دفتری به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی فعلی و تنبيه بدني ممكن است تا حدي در رفع اين اختلالات مؤثر باشد اما اگر دانش آموزی دست به یک هنجارشکنی زد چرا شما كه افرادی فرهنگی و تحصیلکرده هستيد به خود اجازه می دهيد به راحتی فراتر از قانون عمل كنيد؟ آیا وقتی مسؤولی برخلاف قوانین، کاری را انجام دهد جرمش بیشتر است یا دانش آموزی که از روی کودکی و شرایط سنی اش دست به کاری می زند؟ آیا قوانین و آیین نامه ها در مدارس اجرا می شوند یا بایگانی؟!