بوق زبانی
بشر از بدو خلقت با بیماریها و آلام جسمی، روحی و اجتماعی دست و پنجه نرم میکرده است و به لطف تجارب و دانش و علمی که به دست آورده بسیاری از آنها را شناسایی و مهار کرده است اما هر از گاهی بیماریهای دیگری در برابر وی قد علم کرده و یا اشکال جدیدی از بیماریهای قبلی همهگیر شده است
که در واقع نوپدید میباشند، آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی هم شرایط مشابهی داشتهاند.
تغییر شرایط محیطی و توسعه شهری، تغییر بافت شهرها و محلات و سبک زندگی، مهاجرتها و بروز فرهنگها و خرده فرهنگهای متفاوت، توسعه ارتباطات و ارتقاء سطح دانش و توقعات مردم، سست شدن پایههای خانواده، شهرزدگی و عدم آموزش برای شرایط جدید و آماده نبودن خانوادهها و ساکنین برای شکل جدید زندگی و شهرنشینی و آشنا نبودن به حقوق شهروندی، توسعه ناموزون و فراهم نبودن و یا نامناسب بودن زیرساختها مثل خیابان و خدمات شهری مدرن، عقبافتادگی و بیبرنامگی و سردرگمی بخشها و متولیان فرهنگی، ورود و شیوع فنآوریهای جدید در بستر نامناسب و تولید فرهنگهای نامتجانس و ساختارشکن و ... همه و همه در مناطق مختلف با شدت و ضعف متفاوت از جمله در شهر ما سبب ظهور و یا تشدید و شیوع ناهنجاریها و آسیبهایی شدهاند که میتوان آنها را «بیماریهای نوپدید» نامید.
نهادهای فرهنگی و اجتماعی و مراکز علمی و پژوهشی و کارشناسان رشتههای مختلف از جمله جامعهشناسی، مشاوره، روانشناسی، مردمشناسی، امور دینی و مذهبی و امنیتی نه تنها باید در فکر شناخت و کالبدشکافی و تجزیه و تحلیل معضلات نوپدید باشند بلکه لازم است در فکر یافتن راههای مناسب درمان و پیشگیری و واکسینه کردن جامعه و شهروندان به ویژه نسل جوان باشند که البته آموزشهای مناسب اساسیترین اقدام میباشد.
بر این اساس تشکیل یک مرکز تحقیقات یا حداقل هماهنگی؛ البته از نوع غیرانتفاعی و خیرخواهانه و به دور از تحمیل بودجه اضافی به مردم براي رصد آسیبهاي اجتماعی و ریشهیابی و یافتن راه حل، ضروری به نظر میرسد تا از طریق مطالعات آن، راهکارهای مشخصی به نهادهای فرهنگی ارائه گردد و شیوههای اصولی توسط آنها اتخاذ شود و اقدامات پراکنده و سلیقهای به فراموشی سپرده شود. ذرهبین با سبک خود سعی در شناسایی تعدادی از بیماریهای نوپدید و یا تشدید شده نموده که درشتنمایی و بیان آن هشداری است برای همه و لااقل اندیشیدن به آنها و یافتن موقعیت خود در بهبود شرایط.
لذا در طی چند شماره به شرح اين بيماريهاي نوپديد اجتماعي و رفتاري خواهيم پرداخت.
1- بوق زبانی (beeb tongue sikness):
شرح بیماری: افراد مبتلا به جای زدن پیاده شدن و پرسیدن آدرسها و يا زنگ درب منازل و اماکن و درخواست آمدن افراد و نيز ماندن منطقی پشت ترافیک و چراغ خطرها و احوالپرسی از دوستان و آشنایان در شرایط مناسب، از بوق زدن استفاده میکنند. نوع و حاد و پیشرفته آن، که به بوقکشی معروف است در مواقعی مانند عروسیها، پیروزی تیم دلخواه در مسابقات و حالات عصبی هیجان و نیز به منظور فحاشی بروز میکند.
ریشهشناسی (اتيولوژی): مطالعه دقیقی در مورد ریشهها و عوامل بروز این بیماری در شهروندان وجود ندارد اما برخی شواهد حاکی از آن است که مبتلایان به دلایلی از جمله تهی بودن گنجینه لغتی و معلوماتی خود، ناآشنا بودن با فنون صحیح ارتباطی، داشتن بیماریهای زمینهای چون استرس و اضطراب و پرخاشگری و کمبودهای شخصیتی و عاطفی و نیاز به جلب توجه، ناآگاهی از پیامدهای عمل خود و بیاطلاعی از حقوق شهروندی دست به چنین اقدامی میزنند. عدهای نیز این رفتار را یک نوع اعتیاد دانسته و همطراز اعتیادهای دیگر ارزیابی میکنند. البته افرادی نیز این بیماری را یکی از زیرشاخه های آلودگیهای صوتی میدانند.
انواع بیماری: به آن شکل نمیتوان انواعی برای بیماری در حال حاضر تعریف کرد. اگر چه مبتلایان از نظر شخصیتی زمینه یکسان و یا مشابهی دارند ولی معلوم نیست که چنین افرادی در همه موارد بوقزبان هستند و یا در موارد ویژهای از آن استفاده میکنند ولی دانشمندان آواشناس روی انواع صداها و آواهای بوق هم مطالعه کردهاند که در نوشتهای جداگانه تحت عنوان «آواشناسی بوق» در فرصت مناسب به چاپ خواهد رسید.
جدیدترین نوع این بیماری در جریان بازیهای فوتبال جام جهانی در آفریقا به صورت یک همهگیری استادیومی بروز کرد که همان به کار بردن بوقهای موسوم به ووووزیلا «vovozila» بود، کارشناسان نظریات متعددی در مورد علل پیدایش این همهگیری مطرح کردهاند که در مطلب جداگانهای طنزگونه در آینده منتشر میشود.
پیشگیری و درمان: عمده نظریات اعلام شده جهت پیشگیری از ابتلاء و درمان مبتلایان به مرض مذکور بر پایه استفاده از فنآوریهای قدیم و جدید استوار است كه بد نیست آنها را بشناسیم.
جلوگیری از نصب بوق روی اتومبیل و موتورسیکلت، نصب بوقهای «نیتخوان» که در صورتی که کاربر قصد استفاده بجا از بوق داشته باشد عمل کند «بزند»، ویروسی کردن سیستم بوق افراد بوقزبان، برداشتن یارانه از بوقزنی و افزایش هزینه بوق زنان، استفاده از بوقهای با صدای ظریف و موزیکال به جای بوقهای گوشخراش، نصب بوقشمار بر روي خودروها توسط شهرداری به منظور ساماندهی و اخذ عوارض از آنها، استفاده از فنآوریهای بسیار جدید ارتباطی به جای بوقزدن مانند راهاندازی یک سامانه ارسال پیامک ویژه به جای بوق و یا ایجاد لرزش در افراد مخاطب و یا زبان فهم کردن خودروها و موتورسیکلتها.
اما برای جلوگیری از همهگیر شدن بیماری مذکور پیشنهاد میشود بر اساس ضربالمثل «هم خو شدن و هم بو شدن» و شعر معروف کمال همنشین در من اثر کرد باید از مبتلایان دوری کرده و ارتباط و همنشیني با آنها را قطع کرد.